حالا که انتظارها به پایان رسید و فصل ۲ سریال Severance بالاخره پس از سه سال انتظار آمد که انصافاً ارزش صبر کردن را هم داشت و در حالی که از دیدن این سریال جذاب لذت میبریم، تصمیم گرفتیم مروری بر بهترین سریالهایی داشته باشیم که شبیه سورنس هستند. این سریالها ارزش این را دارند که آنها را به لیست خود اضافه کنید.
این مجموعه شامل آثار کلاسیک معروفی مثل «آینه سیاه» و چندین سریال کمتر شناخته شده است. بدون مقدمه میرویم سراغ سریالهایی که طرفداران سورنس دوستش خواهند داشت.
Lost (گمشدگان)
هر دو سریال Lost و Severance به عنوان دو تا از بهترین برنامههای تلویزیونی تمام دوران مورد ستایش قرار گرفتهاند، اما شباهتهای آنها فراتر از این است. اگرچه lost گروهی از مردم را نشان میدهد که در جزیرهای دورافتاده گیر میافتند، سبک داستانگویی Severance را دارد. مانند صنایع Lumon، جزیره Lost دارای شگفتیهای عجیب و غریب زیادی است که باعث میشود مخاطبان بخواهند به عمق داستان بروند تا متوجه حقیقت شوند.
این موضع تماشاچی را هیجانزده نگه میدارد، زیرا به آرامی اسرار اطراف جزیره و کسانی که در آن زندگی میکنند را کشف میکند و روایتی عمیقتر و ارتباطات شگفتانگیز بین هر شخصیت را آشکار میکند. مانند قهرمانان Severance، مسافران این پرواز متوجه میشوند که توسط یک سازمان که در جزیره فعالیت میکند کنترل میشوند و این موضوع مبارزه آنها برای فرار و بازگشت به سرزمین اصلی را هیجانانگیزتر میکند.
Mr. Robot (آقای ربات)
این سریال جایزه امی را برده است و در مورد هکرها و شخصیتی درخشان اما ضداجتماعی به نام الیوت (با بازی رامی مالک) است. اگرچه هدف او از بین بردن شرکتهای بزرگ آمریکا است، اما زمانی که رهبر یک گروه هکری زیرزمینی (با بازی کریستین اسلیتر) او را استخدام میکند تا شرکتی را که در آن کار میکند، از بین ببرد، دچار درگیری میشود. مجموعهای که ذهن را مشغول کرده و شامل پیچشها و افشاگریهای بسیاری در طول اجرای خود است و مخاطب را گیج میکند به طوری که واقعیت و تخیل را نمیتواند تشخیص دهد. همچنین به مضامین سلامت روان، طمع شرکتها و شورش میپردازد و داستان را با نظرات و انتقادات اجتماعی سرشار میکند.
Black mirror (آینه سیاه )
مجموعه علمی تخیلی چارلی بروکر و آنابل جونز که برنده جایزه امی شده است، مجموعهای از داستانهای دراماتیک مستقل را به نمایش میگذارد که همگی جذابیت فناوری را به گونهای بررسی میکنند. بیشتر داستانها با پارانویای پیرامون چنین فناوریهایی همراه هستند، اما همه آنها تأثیراتی را که این پیشرفتها میتواند به طور بالقوه بر جامعه داشته باشد، بررسی میکنند. در پنج فصل آن تاکنون، تعداد زیادی از بازیگران برجسته ایفای نقش کردهاند، از جمله برایس دالاس هاوارد، لتیشیا رایت، جان هام، دنیل کالویا، آنتونی مکی و مایلی سایرس.
به نظر میرسد این سریال از داستانهای متفاوتی تشکیل شده باشد که ظاهراً هیچ ربطی به یکدیگر ندارند، اما هر چه زمان بیشتری را صرف کنید، به شباهت داستانها پی میبرید.
Maniac (مجنون)
در عصر داستانهای پازلی خشکشده، Maniac احساسات را در اولویت قرار میدهد. خالقان این سریال، جونا هیل و اما استون را به عنوان رهبران این سریال جاهطلبانه انتخاب کردند، که در آن دو غریبه برای یک آزمایش مرموز دارویی ثبت نام می کنند. به آنها قول داده شده است که این داروها همه مشکلات آنها را بدون هیچ گونه عوارض جانبی حل میکند، اما بدیهی است که همه چیز دقیقاً مطابق برنامه پیش نمیرود. جاستین تروکس، سالی فیلد، سونویا میزونو و کاتلین چو نیز در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
Counterpart (همتا)
جاسوسها و رازها در قلب این سریال مهیج جاسوسی که برنده جایزه امی شده است، قرار دارند. این سریال حول محور یک کارمند سازمان ملل (با بازی جی کی سیمونز) میچرخد که متوجه میشود آژانسی که در آن کار میکند در واقع دری را به یک بعد موازی مخفی باز کرده که خود دیگرش در آنجا یک جاسوس ارشد است. جدا از اینکه سیمونز با دو روی یک شخصیت متضاد و حتی جاهطلبیهای سیاسی متناقض بین ابعاد مورد بحث مواجه میشود، این مجموعه علمی تخیلی سوالاتی در مورد هویت و سرنوشت را مطرح میکند. اولیویا ویلیامز و هری لوید نیز در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
کانترپارت به عنوان یک فیلم هیجانانگیز علمی-تخیلی/جاسوسی شروع شده و رشد میکند و نشان میدهد که چگونه میتوان هویتها را توسط محیط و شرایط جعل کرد و تغییر داد.
Homecoming (بازگشت به خانه)
همراه با شروع این سریال در سال 2018 جولیا رابرتز به تلویزیون بازگشت. او در اینجا نقش پیشخدمتی را بازی میکند که نمیداند چگونه به وضعیت فعلی خود رسیده است، اما پس از تحقیقات بیشتر متوجه میشود که زمانی مددکار اجتماعی یک شرکت مرموز در حوزه سلامت بوده که با بیماران PTSD سروکار داشت.
بازگشت به خانه موفق میشود حتی با فاش شدن اسرار داستان، لایههایی از معنا و پیچیدگی را به نمایش بگذارد.
Westworld (غرب وحشی)
این مجموعه بر اساس تریلر علمی تخیلی وسترن با همین عنوان به نویسندگی و کارگردانی مایکل کرایتون در سال ۱۹۷۳ ساخته شده است. در یک شهربازی خیالی انسانها بدون ترس از تلافی رباتها، به وحشیانهترین (و تاریکترین) خیالپردازیهای خود که برای آسیب رساندن به آنها برنامهریزی شده میپردازند. اما یک روز رباتها هوشیار میشوند و انواع مضامین را در مورد انسانیت زدایی، آگاهی، رنج و واقعیت بیش از حد مطرح میکنند. تا فصل سوم که دنیای واقعی و دنیای غرب با هم ادغام میشوند و تضاد پیچیدهتری ایجاد میکنند. ایوان ریچل وود، جفری رایت، اد هریس، تاندیو نیوتن و جیمز مارسدن از جمله بازیگران این سریال هستند.
Devs (توسعه دهندگان)
خالق این سریال داستانی را درباره یک مهندس کامپیوتر جوان (سونیا میزونو) ارائه میکند که پس از گم شدن نامزدش، یک بخش فوقمخفی در شرکتش کشف میکند. موضوعات زیادی درباره تعادل کار و زندگی وجود دارد که باید آن را تشریح کرد، زیرا تقریباً هر بار که داستان پاسخی را به سؤالی ارائه میدهد سؤالات جدیدتری ظاهر میشوند. نیک آفرمن، جین ها، کیلی اسپانی، استفن مک کینلی هندرسون و آلیسون پیل نیز در این سریال ایفای نقش کردهاند.
Upload (بارگذاری)
این سریال از گرگ دنیلز به مفهوم زندگی پس از مرگ اشاره میکند، اما با یک نگاه تکنولوژیک. داستان این سریال در سال ۲۰۲۳ اتفاق میافتد در زمانی که انسانها پس از مرک میتواند خود را در یک دنیای مجازی بارگذاری کنند. کاری که ناتان براون (رابی آمل) پس از مرگ نابهنگامش،انجام میدهد. با این حال، همانطور که او با محیط جدید خود و مدیریتی که به او اختصاص داده شده است خو میگیرد، راز بزرگتری پیرامون شرایط مرگ او نیز آشکار میشود. این سریال سوالاتی را در مورد مرگ و میر، رابطه و کیفیت زندگی مطرح میکند، در حالی که واقعیت و آگاهی انسان را نیز بررسی مینماید.
Made For Love (ساخته شده برای عشق)
کریستین میلیوتی و بیلی مگنوسن در این سریال که از رمانی با همین نام در سال ۲۰۱۷ اقتباس شده بازی میکنند. داستان در مورد هازل میلیوتی است که با یک میلیاردر (با بازی مگنوسن) ازدواج میکند که حرفهاش مرتبط با فناوری است. در ابتدا به نظر میرسد این زندگی رویایی است، اما کمی بعد هیزل هر گونه احساس استقلال یا فردیت خود را از دست میدهد. پس از یک دهه تحمل این وضعیت، او سعی میکند زندگیش را ترک کند، اما شوهرش یک دستگاه نظارت را در مغز او میکارد و هر حرکت او را دنبال میکند.
Dispatches from Elsewhere (اعزام از جاهای دیگر)
این سریال حول چهار فرد میچرخد که بهطور تصادفی به یک آگهی پاسخ میدهند و پازلی را پیدا میکنند که دری را به سوی دنیایی جدید باز میکند. در آنجا، ادراک آنها از واقعیت تغییر میکند و راز بزرگتری آشکار میشود.
دیدگاهتان را بنویسید