اگه از یه کتابخون بپرسی یه فیلمی رو بگو که از کتابش بهتر باشه انگار بهش فحش دادی. کتابخونها معتقدند تقریباً همیشه کتابها از فیلمهاشون بهترن.
افرادی هم که هم کتایخون هستن و هم فیلم بین، در 90 درصد مواقع میگن «کتابش بهتر بود». یکیش خود من. لذت خوندن کتاب با اون توصیفات جزئی در مورد تمام موقعیتها و کاراکترها، فضاسازیهای بینظیر و… رو با تماشای یک فیلم یک ساعت و نیمه عوض نمیکنم.
اما فیلم دیدن یکی از بهترین تفریحاتمه و شاید اگه قبل از دیدن یک فیلم اقتباس شده، کتابش رو نخونده باشم خیلی از دیدن اون هم لذت ببرم. اما امان از روزی که کتابی خونده باشم و فیلمش رو ببینم. گنجوندن جادوی کلمات در قالب تصویر کار خیلی سختیه. این یعنی فیلمها هرچقدر خوب باشند، معمولاً کتابها بهترند.
من اینجا در حضور شما میخوام اعتراف کنم گاهی وقتها فیلمها بهتر از کتابهاشون هستند.
بحث «فیلمش بهتره یا کتابش؟» یک بحث همیشگی داغه. خیلیها معتقدند عناصر دیداری و شنیداری یک فیلم میتونه به تقویت داستان و زنده کردنش کمک کنه. در عوض برخی دیگه اعتقاد دارن عمق و پیچیدگی کتاب وقتی از قالب کلمات خارج و تبدیل به فیلم میشن از بین میره.
قدرت جنبه بصری فیلم رو میشه توی مجموعه فیلمهای هری پاتر به کارگردانی کریس کلمبوس و دیوید یتس، دنیای جادویی هاگوارتز و ساکنان اون دید.
از طرفی در دنیای امروز در بین نسل جوان که ممکنه علاقه کمتری به کتابخوانی داشته باشند، فیلمها میتونن داستان رو در دسترس مخاطبان وسیعتری قرار بدن. جلوههای بصری تماشایی فیلم، جنگهای اکشن و بازیگران پرستاره به جذب مخاطبان بیشتر کمک میکنه.
علاوه بر این، بسیاری از افراد اقتباسهای سینمایی رو به خواندن کتاب اصلی ترجیح میدن، چون این کار راحتتره. هنگام خوندن یک کتاب باید زمانی رو برای نشستن و تمرکز اختصاص بدین تا یه تجربه کامل و دلچسب داشته باشین. اما موقع تماشای یک فیلم، میتونید چند کار رو همزمان انجام بدین. بعلاوه اینکه در مقایسه با اکثر فیلمهایی که حدود یک یا دو ساعت طول میکشن، تموم کردن کتاب به زمان خیلی بیشتری نیاز داره.
با توجه به تمام این توضیحات بیای نگاهی به فیلمهایی بندازیم که از کتابهاشون بهتر هستند. منظورم از کتاب، کتابهای ناشناسی که اصلا نمیدونیم وجود داره یا نه! نیست. منظورم کتابهای پرفروش و معروفه. بله. گاهی واقعا فیلمها بهتر از کتابهای پرفروش از آب در میان.
رستگاری در شاوشنک (1994)
اون چیزی که این فیلم رو به یک اقتباس خوب تبدیل میکنه اینه که این فیلم به روح داستان کینگ وفاداره. بر مضامین انعطاف پذیری، دوستی و روحیه تزلزل ناپذیر انسانی تأکید داره. هرچند پایانش رو برای تأثیرگذاری سینمایی کمی تغییر دادن، اما حسی که میده نشون دهنده اینه که نتیجه گیری کتاب رو حفظ کرده.
در سال ۱۹۹۴ این فیلم نامزد دریافت هفت جایزه اسکار شد. اما متأسفانه هیچ کدوم رو نبرد.
رستگاری در شاوشنک رتبه اول IMDb رو در فهرست 250 فیلم برتر تاریخ سینما داره. شخصیت اندی دوفرین از تأثیرگذارترین شخصیتهای سینمای هالیووده. روایت فیلم اونقدر جذابه که شما به عنوان ببینده 120 دقیقه چشم از صفحه نمایش برنمیدارین و به طوری معجزه آسا از فضایی تاریک به نقاطی روشن و امیدوارکننده میرسین. حتی اگه برای چندمین بار هم این فیلم رو ببینید باز چیزهایی هست که ازش یاد بگیرین.
اگه ندیدینش حتماً بذاریدش توی برنامههای همین آخر هفته.
کشتن مرغ مقلد (1962)
رمانش اثر هارپر لی برنده جایزه پولیتزر شده و تاکنون بیش از 40 میلیون نسخه ازش به فروش رفته و به 40 زبان مختلف ترجمه شده. این فیلم به طرز ماهرانهای دیدگاه Scout Finch رو به تصویر میکشه. نگاهی تلخ و اغلب طنزآمیز به معصومیت دوران کودکی در میان بیعدالتی اجتماعی داره. کارگردان قدرت عاطفی رمان رو حفظ کرده.
این فیلم نمونه درخشانی از سینمای کلاسیکه که روایت و شخصیت پردازی خوبی داره که ناشی از قدرت رمانشه.
گری گوری پگ جایزه اسکار رو بابت بازی فوقالعادهاش در این فیلم گرفته و ماری بدهام هم با اینکه سن و سالی نداشته نامزد جایزه اسکار شده. اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی رو هم دریافت کرده. خود بخوان حدیث مفصل را!
عروس شاهزاده (1987)
این فیلم کاملاً جذابیت عجیب و غریب کتاب رو به تصویر میکشه. رمانش در سال 1973 نوشته شده و ترکیبی از عناصر کمدی، ماجراجویی، فانتزی، درام، عاشقانه و افسانه است. گولدمن فیلمنامه رو از روی رمان خودش اقتباس کرده. اون گفته رمان رو براساس داستانی که توی کودکی شنیده بوده نوشته. کارگردانی راب راینر به زیبایی، شوخ طبعی رمان گلدمن رو نمایان میکنه. نقل قول و شخصیتهای به یاد ماندنی داره. وفاداری فیلم به روح رمان جایگاهش رو به عنوان یک اقتباس دوست داشتنی تضمین میکنه. این فیلم یکی از تحسینشدهترین آثار راینره.
پدرخوانده (1972)
کمی بعد از اینکه کتاب پدرخوانده منتشر شد حق اقتباسش رو پارامونت خرید. بلافاصله بعد از ساخت هم به یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شد. هرچند فیلم نسبت به کتاب تغییرات چشمگیری داره و حذف بخشهایی از رمان به شدت مشهوده اما این فیلم هم هیجان انگیزه و هم قابل تأمل. بازی بینظیر مارلون براندو در نقش دون کورلئونه پدرسالار سالخوردهای رو به تصویر میکشه که در دنیایی پر از خشونت و وفاداری سیر میکنه.
اما صحنههای این فیلم به دقت با دنیای رمان همخوانی داره. از گردهماییهای مجلل خانوادگی کورلئونه گرفته تا واقعیتهای وحشیانه درگیریها. قدرت و پیچیدگی رمان پوزو به خوبی در این فیلم به نمایش درومده. پدرخوانده خودش به تنهایی میتونه یک کلاس درس فیلمسازی باشه.
سهگانه پدرخوانده در مجموع نامزد 28 جایزه اسکار شده و 9 جایزه رو کسب کرده که بهترین فیلمنامه اقتباسی هم جزوشون بوده!
سکوت برهها (1991)
جاناتان دمی وحشت روانی کننده داستان هریس رو کاملاً به تصویر میکشه. جودی فاستر و آنتونی هاپکینز بازیهای چشمگیری دارن.
این فیلم از به تصویر کشیدن مضامین تاریک رمان که تجربه واقعاً ناراحت کنندهای برای بینندگان ایجاد میکنه، ابایی نداره.
این فیلم اولین فیلم ترسناکه که تونسته 5 جایزه اسکار رو برای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی بگیره. مهمترین علت موفقیت این فیلم رمانیه که ازش اقتباس شده.
جایی برای پیرمردها نیست (2007)
اقتباس برادران کوئن از رمان تند و خشونت آمیز مک کارتی استادانه است. خاویر باردم در نقش آنتون چیگور اجرای هیجان انگیزی داره. هم فیلم و هم کتاب امتیازات خوبی رو از سوی منتقدین ادبی و سینمایی دریافت کردن.
فیلمبرداری و موسیقی فیلم، زیبایی متروک و تنش زیربنایی نثر مک کارتی رو به خوبی به نمایش در میاره. برخی صحنههای فیلم از اون چیزی که توی رمانه منحرف میشه . اما موضوعات اصلی سرنوشت، خشونت، و مبارزه برای بقا دست نخورده باقی مونده. این فیلم قدرتمند و دلهره آوره به روح رمان وفادار مونده.
این فیلم نامزد دریافت 8 جایزه اسکار و برنده چهارتای اونها برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. نشریه تایمز درباره این فیلم گفته: « صحنهها ماهرانه چیده شده و بیرحمانه واضح است».
مزایای گوشه گیر بودن (2012)
رمان بلوغ استیون چبوسکی به بررسی اضطرابهای دوران دبیرستان میپردازه. این اقتباس سینمایی توسط خود نویسنده کارگردانی شده. لوگان لرمن در نقش چارلی بازیای رو میکنه که به خوبی ماهیت درون نگر و اشتیاق خودش برای برقراری ارتباط رو به تصویر میکشه.
از اونجایی که چبوسکی هم نویسنده رمان بوده و هم نویسنده فیلمنامه خیلی خوب میدونسته چه چیزهایی رو برای کتاب حفظ کنه و چه چیزهایی رو توی فیلم قرار بده.
فیلم به لحن احساسی رمان وفاداره. با وجود این که رمان خیلی کوتاهه، بعضی از قسمتهای کتاب توی فیلم نیست تا برای هر سنی مناسب باشه.
منتقدان و تماشاگران ازش استقبال زیادی داشتن و تونسته برای رمان و فیلم جوایز زیادی رو کسب کنه.
اگه به داستانهای تین ایجری علاقمندین این فیلم میتونه براتون تجربه جذاب و دلچسبی باشه.
لبوفسکی بزرگ (1998)
برادران کوئن با اقتباس خندهدار خود از رمان «خواب گران» ریموند چندلر شخصیتهایی پرطرفدار و محبوب رو خلق کردند. فیلم کالت لبوفسکی بزرگ فیلمیه که طرفداران پروپاقرصی داره و روح نثر چندلر رو به تصویر میکشه که این کار رو با دیالوگهای شوخ طبعانه و شخصیتهای عجیب و غریبش انجام میده. با وجود شخصیتهای زیادی که توی فیلم حضور دارن، وجود هیچکدومشون زیادی نیست. این فیلم در بین بامزهترین فیلمهای 25 سال اخیر قرار گرفته، بازیها فوقالعاده است و نقل قولهایی که از این فیلم میشه تأثیرگذار و به یاد موندنیه.
سخن پایانی
اینها تنها چند نمونه از فیلمهاییه که از کتابهای پرطرفدار اقتباس شدند. چیزی که اینها رو توی این لیست جای داده وفاداریشون به رمان و حفظ اصالت طرح داستان و شخصیتها در کنار استفاده از جلوههای بصری و بازیهای فوقالعاده ست. فیلمهایی وجود دارند که فقط از کلیت رمان استفاده کردن و جزییات رو تغییر دادند و خودشون رو در چهارچوب داستان نویسنده قرار ندادن مثل فیلم فوقالعاده «درخشش»، یا فیلمهایی که بعد از اکرانشون تازه مردم متوجه شدند کتابی هم بوده که از روش این فیلم ساخته شده مثل «جان سخت». اما ما در اینجا به فیلمهایی اشاره کردیم که کتابهاشون هم بسیار پرطرفدار بود و رقابت سختی بین انتخاب کتاب و فیلم وجود داشت. در نهایت تصمیم گیری در مورد اینکه فیلمش بهتر بود یا کتابش، یک نظر شخصیه. اگه شما هم نظری دارین و با ما موافق یا مخالفین، خوشحال میشیم بشنویم تا بتونیم لیستمون رو کامل کنیم.