رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه یا شعرهای نمادین لزوما بهترین نیستند، اما به سمبل و نشانه فرهنگ ملتها تبدیل میشوند. داستانهای اینچنینی به زیر پوست مردم شهر رسوخ کرده و دهان به دهان میچرخند. با ماجرا همراه باشید تا برخی از داستانهای کوتاه انگلیسیزبان را معرفی کنیم که در شکلدادن فرهنگ کشور آمریکا نقش پررنگی داشتهاند.
ادگار آلن پو، قلب افشاگر
مبدع ژانر کارآگاهی با آن سبیل نیمدایرهای و پوزخند روی لبش را میشناسید که؟ ادگار یکی از اولین نویسندگان داستان کوتاه بود که در بوستون آمریکا به دنیا آمد. لغزیدن قلم ادگار روی لبه ژانر وحشت، روایت از زبان راوی نامطمئن و ضربان قلبی در زیر تختهها، همگی قصهای را شکل دادهاند که منبع بسیاری از المانهای فرهنگ عامه آمریکا است. داستان کوتاه قلب افشاگر یکی از اقتباسشده و حتی ارجاعدادهشدهترین داستانها بهشمار میرود. نفوذ این قصه به فرهنگ عامه باعث شده تا مستقیم و غیرمستقیم به منبع صدها داستانی تبدیل شود که در آن، صدایی مسبب عذابدیدن شخصیت است که فقط خود او میتواند بشنود.
آنتون چخوف، بانو با سگ ملوس
پزشکی که میدانست از نویسندگی پولی درنمیآید و باید در کنار آن به حرفه دیگری نیز مشغول شد. چخوف قیافهای پروفسور مآب و در عین حال با نمک داشت که هم پزشکبودن و هم طنزنویسبودنش را توجیه میکرد. بانو با سگ ملوس اگر نگوییم بهترین، یکی از بهترین آثار پدر داستاننویسی کوتاه بهشمار میرود. دانشآموزی را در آمریکا نمیتوان یافت که بدون خواندن این داستان کوتاه از چخوف، دبیرستان را گذرانده باشد. آثار زیادی را در قالب فیلم، رقص باله، نمایش و نمایش موسیقایی میتوانیم ببینیم که از داستان کوتاه بانو با سگ ملوس اقتباس شدهاند.
جیمز جویس، مردگان
نویسنده صاحبنام ایرلندی یا بهتر بگویم، دوبلینی، از همان هنرمندهایی بود که هوش سرشاری نیز داشت. آشنایی به 13 زبان زنده دنیا کار هرکسی نیست! خلاصه، جیمز جویس از نویسندگان مشهوری محسوب میشود که نامش را در کنار ویرجینیا وولف میآورند. مردگان آخرین داستان از کتاب دوبلینیها بهشمار میرود و یکی از بهترین داستانهای کوتاه دنیا است. کافیست از هرکسی برای خواندن آثار جویس مشورت بگیرید و رمان اولیس را استثنا کنید؛ مطمئن هستم که مردگان را به شما پیشنهاد میدهد. همچنین، اقتباس جان هیوسون از روی این داستان کوتاه را نیز نباید نادیده بگیریم.
فرانتس کافکا، مسخ
هوشی بالا و ظاهری پسرانه از جمله مشخصههای فرانتس کافکای آلمانیزبان بود که به بیماری سل در سن 40 سالگی مرد. او پیش از مرگ وصیت کرد تا تمام نوشتههایش را بسوزانند، اما خوشبختانه دوستش به این وصیت عمل نکرد. مسخ نوعی داستان یا رمان کوتاه است که هرکسی در مدرسه باید آن را بخواند و اغلب خواندهاند. شاید به همین دلیل است که تقریبا همه قالبهای هنری به این داستان کوتاه ارجاع داده یا از روی آن اقتباس کردهاند. مسخ در کنار دیگر نوشتههای کافکا از تاثیرگذارترین کتابهای ادبی غرب بهشمار میروند. چرا که نه؟ چه داستانی جهانشمولتر از قصه مردی که صبح از خواب بیدار میشود و میبیند به حشرهای عظیمالجثه تبدیل شدهاست.
ارنست همینگوی، قاتلان
مرد جنگرفته عرصه ادبیات که او را پدر ادبیات مدرن هم میدانند، چه از لحاظ ادبی و چه از لحاظ عاطفی بسیار پرکار بود. همینگوی آمریکایی از برجستهترین نویسندگان بهشمار میرود که آثار مشهورش در دبیرستانها تدریس میشود. من میتوانستم داستان کوتاه «تپهها شبیه به تپههای سفید» را نیز در این فهرست بیاورم؛ هرچه نباشد اولین منبع نویسندگان تازهکار برای یادگیری دیالوگنویسی محسوب میشود! با اینحال، درست است که داستان قاتلان کمتر در فهرست محبوبها قرار میگیرد، اما نمادینتر و تاثیرگذارتر از تپههاست. دو فیلم بلند، یک فیلم کوتاه از تارکوفسکی و «فشنگ در مغز» از توبیاس ولف که از قاتلان همینگوی اقتباس شده، شاهدی بر ادعای ما محسوب میشود.
راهی برای شنیدن داستان کوتاه بیشتر